Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «دانا»
2024-05-06@07:21:06 GMT

نشانه های فرهنگ غرب چیست؟

تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۶۳۳۶۸

نشانه های فرهنگ غرب چیست؟

در نگاه غربی ها اگر انسانى پیدا شد که خواست گرایشهاى دینى داشته باشد، باید بداند که دین ربطى به مسائل اساسى زندگى ندارد و نباید به محور اصلی زندگانى تبدیل شود.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ علی شیرازی در یادداشتی نوشت: فرهنگ غرب از ارکان و اجزاء و عناصر متعددی شکل پذیرفته است. ما در این نوشتار به تبیین برخی از آن اجزاء می پردازیم:
   ۱.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اومانیسم‌؛
   غربی ها بر این باورند که براى انسان برخوردارى از زندگى توأم با راحتى، خوشى و آسودگى اصالت دارد. انسان خودش، اخلاق و سیاست و اقتصاد را تعیین می کند و آن ها را از دین و وحی نمی گیرد. کلمه اومانیسم در مقابل گرایش به خدا و دین مطرح مى‌شود.
   در بیشتر موارد "انسان گرایی" در برابر "خدا گرایی" قرار داده شده است و انسان از جایگاه الهی خود سقوط کرده است. انسان دیگر انسان نیست. به انسان به عنوان شئ مادی نگاه می شود و در این موضوع هرگز از بعد الهی بشر سخنی به میان نمی آید. سخن از بعد جسمانی و شهوت و دنیا و لذت است. سخن از کمال حیوانی است. غافل از این که انسان بدون کمال الهی، انسان نیست. وقتی هدف جسم و لذت از جسم شد، ارزش ها نیز در همین حد تنزل پیدا می کند.

   ۲. سکولاریزم‌؛
    در نگاه غربی ها اگر انسانى پیدا شد که خواست گرایشهاى دینى داشته باشد، باید بداند که دین ربطى به مسائل اساسى زندگى ندارد و نباید به محور اصلی زندگانى تبدیل شود.
    اگر کسانى مى‌خواهند با خدا نیایش کنند، به معبد بروند، با خداى خود مناجات کنند، با آنها کارى ندارند؛ امّا این که در جامعه چه قانونى حکمفرما باشد، نظام اقتصادى و سیاسى، چگونه نظامى باشد؟ دین اجازه دخالت در این عرصه را ندارد. جاى دین در معبد، مسجد، کلیسا و بتکده است و مسائل جدّى زندگى مربوط به علم است و دین نباید در آن ها دخالت کند.
   واقعیت این است که دخالت در امور اجتماعی و حکومتی از بارزترین عرصه هایی است که دین باید دخالت کند. دین باید ساختار حکومتی مناسب را تبیین کند.
   طرح جدا سازی مسائل دنیایی از مسائل دینی و خارج کردن مسائل دنیایی از قلمرو دین، در نهایت به انکار اسلام منجر می شود.

   ۳. لیبرالیسم‌؛
   فرهنگ غرب معتقد است: حال که اصالت با انسان است، وی باید کاملا  آزاد باشد و هیچ قید و شرطى نباید براى زندگى انسان وجود داشته باشد. باید سعى کرد که هر چه بیشتر از محدودیت‌ها کاست و ارزش‌ها را محدود ساخت. درست است که هر کس و هر جامعه‌اى از یک سلسله ارزش‌ها برخوردار است، اما نباید آنها را مطلق قرار داد. هر کس آزاد است که به یک سلسله آداب و رسوم فردى و گروهى پای بند باشد، اما نباید اجازه داد که رویّه‌اى به عنوان یک ارزش اجتماعى تلقّى گردد و در سیاست، حقوق و اقتصاد دخالت داده شود.
   انسان آزاد است که هر نوع معامله‌اى که بخواهد انجام دهد و هر چه بخواهد تولید کند. از هر نوع کارگرى و به هر صورت که بخواهد استفاده کند و تا آنجا که ممکن است، باید در اقتصاد آزادى داشته باشد. در انتخاب معامله سودآور نباید محدودیّتى باشد، چه در آن ربا باشد یا ربا نباشد. باید تا آنجا که مى‌شود از کارگر کار کشید و نباید ساعت کار او تعیین شود، تا سود و درآمد بیشترى عاید سرمایه گذار شود.
در مورد مزد کارگر، هر چه سطح آن کمتر باشد بهتر است و اساسا انصاف، مروّت و عدالت با لیبرالیسم نمى‌سازد. انسان لیبرال باید به فکر افزایش منافع اقتصادى‌اش باشد. در انتخاب لباس نیز آزاد است و حتّى اگر خواست مى‌تواند عریان هم باشد و هیچ اشکالى ندارد.
   اسلام چنین نگاهی را نمی پذیرد و می گوید انسان ها در زندگی آزادند تا آنجا که به مصالح مادی و معنوی جامعه لطمه نزنند.
   ۴. انکار روح؛
   انسان از نظر غربی ها، تا حد یک ماشین تنزل کرده است و روح و اصالت او انکار می شود و اعتقاد به علت غایی و هدف داشتن طبیعت، یک عقیده ارتجاعی تلقی می گردد.
   انکار روح یک اندیشه کثیف و متعفن غربی است که با انکار آن، همه اعتقادات دینی و اسلامی؛ چون عوالم فوق عالم جسمانی، مانند برزخ و قیامت هم به ناچار انکار می شوند، هر چند افراد به این لوازم منطقی انکار خود توجه نداشته باشند.
   البته باید اذعان داشت که انکار روح غیر مادی، ادعایی غیر تجربی و غیر علمی است که بشر غربی از روی جهل به آن دامن می زند.

   ۵. اصالت فرد؛
    عالم فردانگار عالمی است که تعلقات اجتماعی و خانوادگی را نمی‌تواند بپذیرد و سبک زندگی اش، سبکی است که اقتصاد و پول، مسئله اصلی وی می‌شود.
   در عالم مدرن، انسان در ذیل پول تعریف می‌گردد و هدفش ثروت اندوزی است.
   در ایالات متحده، فردگرایی شعاری برای بنگاه آزاد شد؛ با دولت محدود و آزادی شخصی.
   اقتضای فرد گرایی این است، جایی که نفع و ضرر کار فردی از جامعه، به ما مربوط نمی شود، آن فرد را رها کنیم. این نظریه امروزه در غرب حاکم است، و به آن اندیویدوالیسم می گویند.

سستی بنیان معنوی خانواده ها نتیجه افراط در فرد گرایی و اشاعه و تقویت این فکر است.
   ۶. خانواده گریزی؛
   فرد انگاری باعث می‌شود که انسان تدریجاً یا خانواده‌گریز و
 یا خانواده ستیز ‌شود. در ابتدای امر، فرد از خانواده گسترده و فامیلی دور می شود و به سوی خانواده هسته‌ای، سپس به سمت تجرّد تمام عیار سیر می‌کند.
    تجرد تمام عیار، چیزی است که مطابق با آمار در عالم غرب مشاهده شده و رو به گسترش است.
   سه نظریه عامل خانواده گریزی است:
   الف: نظریه پلید انگاری غریزه جنسی؛
    بیشتر در میان مسیحیت ظهور کرده است.
   ب: نظریه آزاد شماری غریزه جنسی؛
   آزادی جنسی بیش از محدودیت های جنسی آسیب می زند و صدمات بیشتری را ایجاد می کند.
   ج: نظریه ستم آلودی ساختار خانواده؛
   فمینیست های افراطی ستم به زن را در خانواده جستجو می کنند و تشکیل خانواده را برای زن بردگی می دانند.
   ۷. سست شدن پایه های خانواده؛
   فرهنگ غربی، با ترویج بی بندوباری و فساد و تنوع طلبی و ولنگاری جنسی، پایه های خانواده را سست و ازدواج را سخت، طلاق را آسان و فرزند آوری را مشکل می سازد.
   ۸. ولنگاری جنسی؛
   ولنگاری جنسی به رابطه جنسی بی تعهد گفته می شود که به طور مرتب سکس غیر رسمی با شریک های جنسی مختلف انجام می دهند.
   این اخلاق در غرب، برخاسته از بستر معرفتی و فکری لیبرالیسم است.
   این نظام اخلاقی دارای سه اصل زیربنایی است:
   ۱لف: آزادی تا آنجاست که مخل آزادی دیگران نباشد؛
   ب: انسان باید تمام استعدادها و غرایزش را به صورت برابر پرورش دهد؛
   ج: برای این که بشر را از توجه دائم به امور جنسی منصرف کنیم، باید هر گونه قید و ممنوعیتی را از جلوی پایش برداریم و به او آزادی بدهیم.
   انسان غافل از این است که مصالح عالیه فرد نیز می تواند آزادی وی را محدود کند و ولنگاری جنسی، سیر تعالی انسان را می بندد و او را به سوی فنا و نیستی سوق می دهد.
    ۹. مصرف‌گرایی؛
   مصرف گرایی؛ یعنی ما هر چه گیر می آوریم، صرف اموری کنیم که جزو ضروریات زندگی ما نیست.
   مصرف گرایی به عنوان یک فرایند اجتماعی بر مصرف هر چه بیشتر کالاهای مصرفی، اعم از بادوام و بی دوام تاکید می کند. افراد در خرید کالا، هیچ توجهی به نیاز یا عدم نیاز به این کالا و یا پیامدهای زیست محیطی تولید و مصرف آن ها نمی کنند.
   مصرف زدگی، جامعه را به سمت گسترش الگوی مصرف برون زا یا وارداتی سوق می دهد و فرهنگ مصرف، جانشین فرهنگ امساک می شود و انسان ها با مصرف گرایی به سمت تجملات و تشریفات حرکت می کنند.
   ۱۰. تجملات و اسراف؛
   تجملات و اسراف که ریشه در سبک زندگی غربی دارد، آفت خانواده ها و نظام اجتماعی است.
   دوری از معنویت و عدم توجه به آخرت و غرق شدن در دنیای مادی، عوامل تحمیل تجملات و اسراف بر انسان ها؛ در راستای پیدا کردن بازار مصرف برای کالاهای غربی و رونق اقتصاد اروپا و امریکاست.
   تجمل گرایی و اسراف، پیامدهایی برای جامعه دارد، که به برخی از آن اشاره می کنیم:
   الف: افزایش شکاف طبقاتی؛
   ب: رواج فسادهای اقتصادی؛
   ج: بی توجهی به نیازمندان و رفع فقر؛
   د: از بین رفتن آرامش در زندگی؛
   ه: ایجاد مشکلات روحی و روانی.

۱۱. تغییر مدل‌های غذایی؛
   عناصری مانند پول، اشتغال، اضطراب زمان، خانواده‌گریزی، مدل غذایی انسان را تغییر داده و به سوی مدل‌های فست‌فودی و غذاهای بیرونی سوق می‌دهد؛ از این رو کمپانی‌های غذا دخالت کرده و الگوهای غذایی را ارائه می‌دهند.
   غرب با این کار به دنبال تغییر ذائقه انسان ها برای اثر گذاری بر ابعاد اجتماعی، اخلاقی و شیوه زندگی آرام آن هاست.
   علاوه بر این، تغییر مدل غذایی، تامین نیاز سلولی و رشد و نمو افراد را تهدید می کند.
   ۱۲. ‌تنوع‌ طلبی؛
   تنوع طلبی یک ویژگی شخصیتی است که در پاسخ به نیازهای روانی انسان ایجاد می شود و اگر از حد خود فراتر برود، می تواند دردسرساز شود و فرد هیچگاه از هیچ چیز لذت نبرد و دائم به دنبال تغییر در زمینه مسائل جنسی و رابطه عاطفی باشد.
   تنوع طلبی، همچنین باعث مشکلات مالی بسیار زیادی خواهد شد.
   این مدل زندگی براساس فرد تنها تعریف می‌شود. انسان براساس نیازهای خود، به سمت یک اتم و یا یک انسان دیگر می‌رود و سپس به‌‌ همان غار تنهایی خویش باز می‌گردد و تعطیلی روابط شکل می پذیرد.

   ۱۳. مدیریت بدن؛
   اهمیت یافتن بدن و متعاقب آن، بازتاب هویت بدنی افراد، از پیامدهای اساسی ظهور جامعه مصرفی است که در آن افراد با دست کاری ویژگی های ظاهری و مرئی بدن و فاصله گیری از مفهوم «بدن طبیعی»، به ساخت بدن اجتماعی مبادرت می ورزند.

مدیریت بدن از مفاهیم جامعه شناسی معاصر است. غربی ها هدف مدیریت بدن را اکتساب منزلت می دانند و معتقدند که کالا شدن بدن در جوامع غربی آن را به صورت سرمایه فیزیکی در آورده است.
   بدن در جریان فردی شدن دنیای مدرن، به حریمی شخصی تبدیل شده که غیر از خود فرد، هیچ نهاد دیگری اجازه ابراز نظر یا تصمیم گیری درباره آن را ندارد.
   همین نگاه ارزش افراد را از مقام اشرف مخلوقاتی و خلیفه اللهی به مقام حیوانی تنزل داده است.
   ۱۴. لذت جویی؛
   وقتی می گوییم، ملاک خوبی "لذت آفرینی" است، طبیعتا به فردگرایی خواهیم رسید؛ چون لذت امری فردی و شخصی است و هر کس فقط به دنبال لذت و منفعت خود می رود.
   لذت گرایی یا اصالت لذت؛ یعنی غایت انسان در اعمال و کردارش، لذت بردن محض است؛ لذا باید به هر شکل و به هر طریقی که می تواند از مدت زمان محدود عمر خود برای لذت بردن استفاده کند:
   الف: لذت بردن از رابطه جنسی؛
   ب: لذت بردن از ورزش؛
   ج: لذت بردن از خوردن و آشامیدن.
   نگاه مکتب های لذت گرا آن است که لذت بردن ارزش ذاتی دارد. فرهنگ غرب این لذت را محدود به جسم می کند و از روح و بعد روحانی انسان غافل است.

   ۱۵. عادى‌سازى گناه؛
   عادی سازی گناه، از خصوصیات فرهنگ غربی است و آنان تلاش می کنند گناهان صغیره و کبیره و گناه های جنسی را عادی کنند.
   این وضعیت غرب  را به فضاحت کشیده است و انحطاط اخلاقى، فروپاشى خانواده، گسترش مشروبات الکلى و گسترش مواد مخدر غوغا می کند.

   ۱۶. دروغگویی؛
   در غرب، انسان ها مثل آب خوردن، دروغ می گویند و از این کار لذت می برند! برای آن ها دروغگویی، روش مقبولی برای کسب قدرت و رسیدن به هدف است. دروغگویی از اصول جدایی ناپذیر فرهنگ غربی است.
   فرهنگ غرب با تکیه بر فرمالیسم و با شعار ترقی بشر، مرز واقعیت و غیر واقعیت را آنچنان در هم شکسته است که تشخیص واقعیت از دروغ، حتی برای طالبان حقیقت و افراد رئالیست کاری بس مشکل است.
   ۱۷. دین گریزی؛
   فرهنگ‌غربی به دنبال خارج ساختن دین از حیات انسانی است. آنان دین را از جایگاه اصلی خود تنزل داده اند تا روح دین و دینداری را از جامعه بگیرند:
   الف: برخی از غربی ها، دین را به یک احساس فروکاسته، همه محتوای نظری و عملی آن را اموری زائد تلقی کرده اند؛
   ب: برخی معنایی از دین ارایه داده اند که شامل همه ادیان، حتی بت پرستی و تثلیث و انکار خدا هم بشود؛
   ج: بعضی نیز اعتقاد به ماورای طبیعت و برقرار کردن نوعی رابطه با آن را به معنای دین گرفته اند.
   در این تعریف، ارتباط با الهه های متعدد و جنیان و ارواح خبیثه و طیبه هم دین نامیده می شود.
   دین در همه این سه تعریف، از مسائل فردی فراتر نمی رود و رویکردی سکولاری دارد و شخص به راحتی می تواند دین خود را عوض کند.
   هدف از همه این تلاش، جدا کردن دین از مسائل زندگی مردم و حرکت نکردن جامعه در مسیر توحید و خداپرستی و بندگی است.
   ۱۸. معنویت گریزی؛
   تمدن غربی بر مبنای ستیز با معنویت و عرفان بنا شده است. مدرنیته با اصالت دادن به اومانیسم، لیبرالیسم، سکولاریسم، راسیونالیسم، و سیانتیسم، آن چنان برطبل دنیاگرایی و معنویت گریزی کوبید تا کسی جرات نکند دین و معنویت را وارد حوزه اجتماعی نماید.
   انسان غربی از معنویت راستین دور شده است و به معنویت های خود ساخته و فرقه های مادی گرایی گرویده است که هدف اصلی آن ها ارزش های این جهانی و مادی است.
   معنویت گریزی، پیامدهای نافرجام و شومی برای بشریت دارد:
   الف: استعمار؛
   ب: جنگ های پیچیده و خونین؛
   ج: دولت های وابسته و دین ستیز؛
   د: دنیا پرستی و مادی گرایی.

    ۱۹. تسامح و تساهل؛
   تسامح و تساهل مفهوم و اصطلاحی است خاص و برخاسته از فرهنگ غرب که با شکاکیت و نسبیت معرفت در آن فرهنگ همخوان است و بر اساس آن یک حالت بی تفاوتی نسبت به عقاید دینی، فلسفی و علمی در فرد ایجاد می شود.
   ترویج فرهنگ تسامح و تساهل، زمینه امر به معروف و نهی از منکر را در جامعه از بین می برد.
   ترویج این فرهنگ در جامعه، حرکتی در جهت بی غیرت کردن مردم در قبال ارزش های دینی و اخلاقی است.
   طرفداران فرهنگ تسامح و تساهل، دینی را می خواهند که در آن کسی به کس دیگر کاری نداشته باشد.
   تسامح و تساهل با مبانی اسلام که پیروان خود را به ایمان و اعتقاد یقینی و حق جویی و دفاع از حق فرا می خواند؛ هرگز سازگاری ندارد.
  ۲۰. غلبه کمیت بر کیفیت؛
   از خصوصیات بارز تفکر غربی از دوره رنسانس به بعد، بخصوص در عصر حاضر، غلبه کمیت بر کیفیت است. این نوع از تفکر امروزه در اعماق‌ اندیشه مغرب زمین رسوخ پیدا کرده، به گونه‌ای که کیفیت قربانی و مغلوب نگرشی کمی و مقداری شده است.

۲۱. اصالت عقل؛
    کاربرد عمده اصالت عقل را در دوره جدید می‌توان در این موارد خلاصه کرد:
   الف: اصالت عقل در مقابل اصالت تجربه؛
   ب: اصالت عقل در مقابل اصالت اراده؛
   ج: اصالت عقل در مقابل اصالت وحی؛ به این معنا که عقل کاشف حقایق است و وحی در کشف حقیقت نقشی ندارد؛
    د:اصالت عقل ولتری؛ یعنی، عقل به تنهایی و بدون نیاز به عامل دیگری می‌تواند برای انسان ترقّی، آزادی، برابری و سعادت بیافریند.
   در دنیای جدید که وحی و عقل مورد غفلت قرار گرفته است و تقریبا هیچ و پوچ تلقی می شود، تمدن غربی توجه خود را به وضع زندگی مادی انسان معطوف داشته است و همین توجه، بشر را دچار توهم کرده و می پندارد با ت
صرف در طبیعت می تواند تمام مشکلات جامعه انسانی را حل کند.

   ۲۲. اصالت قدرت؛
   در نگاه فرهنگ غرب، انسان کامل یعنی انسان مقتدر، و کمال یعنی قدرت، اقتدار و زور. هر جا که زور و قدرت هست، حق هم هست!
    توجه به قدرت به عنوان کمال استعدادهای آدمی در غرب دیده می‌شود. به همین دلیل غرب تلاش می کند برای دستیابی به قدرت و بقای خود، هر نوع تفکر و اندیشه و مکتبی را که در مقابل قدرت او می ایستد، نابود کند و بقای خود را در فنای دیگران ببیند.

   ۲۳. برتری طلبی؛
   بر اساس تفکر غربی، غرب گرایان دائما روح برتری‌طلبی را نسبت به فرهنگ‌های دیگر در خود احساس می کنند و روز‌ به‌ روز آن را تقویت می‌ نمایند.
   میل به قدرت و تحت کنترل گرفتن امور، انگیزه اصلی برتری طلب ها برای تمامی قدم هایی است که بر می دارند.
   برتری طلبان ویژگی هایی خاص خود دارند:
   الف: برتری طلبی به همه چیز و همه کس و در همه جا؛
   ب: تحت سلطه گرفتن دیگران؛
   ج: خود را واجد تمامی ویژگی های ممتاز دانستن؛
   د: برای استثمار دیگران، متوسل به دروغ شدن.

    ۲۴. فرمالیسم؛
    فرمالیسم، قلب ارزش های فکری و اخلاقی واصالت صورت در مقابل محتوا است. فرمالیسم جدید، فرزند خلف اومانیسم است با این توضیح که در مکتب اصالت انسان آنگاه که انسان در صدد خود‌محوری در عالم و خواهان واگذاشتگی به خود می‌شود، رابطه‌اش با حق و حقیقت کم و کمتر می‌گردد و با کم‌رنگ شدن این رابطه، وجود انسان که عین ربط به حق است به تدریج محتوایش را از دست می‌دهد و صرفا فرم و ظاهری از او باقی می‌ماند.
   طبیعی است که چنین موجود بی‌هویتی صرفا فرم را بشناسد و اصالت را از آن فرم بداند؛ زیرا خود نیز چیزی جز فرم و پوسته‌ای تو خالی و بی‌محتوا نیست.
   یکی از خصوصیت های جدا نشدنی فرهنگ فرمالیستی، غفلت از تفکر معنوی است.

   ۲۵. سلطه طلبی؛
    فرهنگ غرب عیبی دارد که فرهنگ های دیگر، آن عیب را ندارند، و آن «سلطه‌طلبی» است.
   سلطه طلبی، سوء استفاده از قدرت است. سلطه طلب به دنبال سیطره بر جهان است.
   آن چه نگاشته شد؛ نمایی از فرهنگ غرب بود. ترویج این فرهنگ و پیروی از آن، زیان های جبران ناپذیری برای فرد و جامعه به بار می آورد:
   الف: زیان های اخلاقی؛
   ب: زیان های اقتصادی؛
   ج: زیان های دینی؛
   د: زیان های سیاسی؛
   ه: زیان های فرهنگی؛
   و: زیان های امنیتی.
   تنها راه مقابله با فرهنگ غرب، ترویج سبک زندگی ایرانی - اسلامی، صیانت از ارزش ها ی ملی و اسلامی، و ترویج الگوهای رفتاری مناسب در خانواده و اجتماع است.

منبع: دانا

کلیدواژه: تسامح و تساهل فرهنگ غربی مصرف گرایی فرهنگ غرب اصالت عقل انسان ها لذت بردن غربی ها ارزش ها د تمام

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۶۳۳۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

۶ علامت کمبود ویتامین که از چهره مشخص می‌شود

دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت، صورت شاید اولین عضوی از بدن باشد که در مورد کمبودهای مواد مغذی در بدن هشدار می‌دهد. کمبود ویتامین‌ها در بدن، علائم متفاوتی ایجاد می‌کند که گاهی خفیف و گاهی خطرناک است.

بهدگزارش سرگرمی روز، شما برای تشخیص این کمبودها باید برای تجویز آزمایش‌های دوره‌ای خون، نزد پزشک بروید با این حال برخی علائم کمبود ویتامینی را می‌توانید از وضعیت چهره خود تشخیص دهید:

_ کمبود ویتامین C: ویتامین C نقش حیاتی در بدن دارد؛ سیستم ایمنی بدن را تقویت می کند و باعث بهبودی سریع زخم‌ها و حفظ سلامت استخوان‌ها می‌شود. به گفته محققان کمبود این ویتامین باعث خونریزی لثه‌ها می‌شود.

بهبود آرام زخم‌ها، خشک شدن موها و ایجاد لکه های قرمز روی پوست از دیگر علائم فقر این ویتامین است. اگر هر کدام از علائم فقر ویتامین C را دارید؛ میوه‌ها، سیب زمینی، انواع توت‌ها، فلفل، بروکلی، اسفناج و مکمل‌های ویتامین C را به رژیم‌تان بیفزایید. مصرف روزانه ۷۵ میلی گرم ویتامین C به زنان و ۹۰ میلی گرم به مردان توصیه می‌شود.

_ کمبود ید: کمبود این ماده معدنی منجر به چشم‌های پف آلود می‌شود و کم کاری تیروئید را نیز به همراه دارد. افرادی که دارای کمبود ید هستند، ناخن‌های شکننده را تجربه می‌کنند و ممکن است به راحتی دچار اضافه وزن شوند. شما می‌توانید در صورت ابتلا به این علائم، مصرف هرچه بیشتر زغال اخته، لوبیای سیاه، میگو، توت فرنگی و ماست را در نظر داشته باشید.

_ کمبود امگا ۳: خشکی پوست به خصوص در فصل زمستان رایج است. اما اگر پوست شما خشک‌تر از حد معمول باشد، به آن معنی است که اسیدهای چرب امگا ۳ را به میزان کافی دریافت نمی‌کنید. مصرف کم این اسیدهای چرب چین و چروک صورت شما را نیز افزایش می‌دهد. منابع این اسیدهای چرب عبارتند از ماهی، دانه‌های کتان، دانه‌های چیا و گردو.

_ کمبود آهن: پوسته پوسته شدن لب‌ها یکی از نشانه‌های کمبود آهن است. نشانه‌های دیگر عبارتند از خستگی، سرماخوردگی‌های مکرر و درد زبان. کمبود "ریبوفلاوین" نیز می‌تواند خشکی لب‌ها را به همراه داشته باشد. شما می‌توانید ریبوفلاوین را از راه مصرف ماهی قزل آلا، بروکلی، پنیر و بادام به دست بیاورید. آهن نیز در حبوبات، آجیل، اسفناج و مکمل‌های آهن وجود دارد.

_ کمبود بیوتین یا ویتامین B۷: موهای خشک و نازک می تواند به شما هشدار دهند که دچار کمبود این ویتامین هستید. جدا از ریزش مو، نشانه مشخص دیگر کمبود بیوتین، صورت پف کرده با توزیع چربی غیر طبیعی و راش‌های قرمز است. بر اساس برخی مطالعات بیوتین به عنوان یکی از مواد مغذی ضروری برای حفظ استحکام، بافت و ظاهر مو عنوان شده است. منابع غذایی سرشار از بیوتین شامل بادام زمینی، جگر، برخی سبزیجات، برگ چغندر سوئیسی، تخم مرغ پخته و زرده تخم مرغ است.

_ کمبود ویتامین B۱۲ : کمبود این ویتامین در میان گیاه‌خواران بسیار رایج است. کمبود ویتامین ب ۱۲ اغلب باعث تغییر رنگ پوست و رنگ پریدگی می‌شود. سایر نشانه‌ها عبارتند از خستگی، از دست دادن اشتها، تنگی نفس و اسهال. اگر می‌خواهید فقر ویتامین ب ۱۲ را درمان کنید، به دنبال مصرف بیشتر ماهی، گوشت بدون چربی، پنیر، ماست و غلات غنی شده باشید. اگر رژیم‌های غذایی گیاهی را دنبال می‌کنید مکمل‌های ویتامین ب ۱۲ را با مشورت پزشک مصرف کنید.

 

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • دانشگاه با فرهنگ‌سازی در جامعه خودباوری را به منصه ظهور برساند
  • ۶ علامت کمبود ویتامین که از چهره مشخص می‌شود
  • مجتهدی فلسفه غرب را در بستر تاریخ غربی و ایران آموزش می‌داد
  • رفلاکس معده؛ نشانه‌ها، علل و راه‌های درمان آن
  • اختلال اوتیسم؛ نشانه‌ها، علل و راه‌های درمان آن
  • اینجا آمریکاست و آنهایی که در سمت درست تاریخ ایستاده‌اند
  • رنگ پلاک خودروها نشانه چیست؟
  • اعتراضات دانشجویان آمریکا و اروپا نشانه شکاف عمیق درون کشور‌های غربی است
  • آیت الله نورمفیدی: اعتراضات دانشجویان آمریکا و اروپا نشانه شکاف عمیق درون کشور‌های غربی است
  • اعتراضات دانشجویی در آمریکا، انعکاس نامه رهبر انقلاب به جوانان غربی است